سلام دوباره
07 مهر 1395 توسط ستایش
سلام با طعم خبرهای خوش
سلام دوستان. مدتی در کوثرنت نبودم. مرداد ماه رفتم کربلا و جایتان خالی نجف و کربلا و بین الحرمین و حتی کاظمین و سامرا را هم زیارت کردم. خودم هم باورم نمی شد یک روزی بتوانم در بین الحرمین قدم بردارم. همه تان را یاد کردم خدا نصیب همه بکنه، حال وهوایش وصف کردنی نیست.
شهریور ماه به لطف خدا عروسی برادرم برگزار شد و بعد از آن دختر خواهرم عقد کرد. عروسی پسر دایی ام را هم اضافه کنید. خلاصه اینکه این چند وقته حسابی سرمان شلوغ بوده و خدا را شکر پر از خیر وبرکت.
اگر خدا بخواهد دوباره برگشتم. خیلی حرف ها دارم؛ پس سلام به همه دوستان کوثرنتی
این گلها هم تقدیم به همه دوستان گلم